about Game Theory

یک برداشت پیچیده از یک رابطه ساده

مسئله آشنایی است: n شئی متمایز داریم , می خواهیم r تا از آنها را کنار هم قرار دهیم . یعنی( p(n,rیک ترتیب.

(P(n,r)=n!/(n-r

فرض کنید 5 شئی متمایز داریم و r تای آنها را می خواهیم کنار هم قرار بدهیم ( ترتیب مهم است) داریم:

P(5,3)=5*4*3

تا اینجا نگرش تعداد انتخابهای ممکن بر اساس فاکتورهای محتمل از فضای قابل انتخاب برای هر سهم از r می باشد. در اینجا اگر بخواهیم مسئله فوق را به یک فضای تصمیم سازی گسترش بدهیم با برداشت زیر مواجه خواهیم شد که از کل گزینه های ممکن ( 5!) تعداد حالاتی که توان تامین مطلوبیت ما را دارا هستند در 5*4*3 گزینه خلاصه می شوند. در اینجا یک نکته وجود دارد :

آیا حالتی وجود دارد که در انتخابها نا دیده گرفته شده باشد. به عبارتی در 120 حالت ممکن که 60 حالت آن تامین کننده مطلوبیت است , 60 حالت دیگر در نظر گرفته نشده باشد؟

قاعدتا بنا بر اصول تصمیم سازیهای استراتژیک , وقوع پیشامد فوق (ینی توجه به 60 گزینه از بین 120 گزینه ممکن) یک فاجعه است و درایت استراتژیست را به چالش می طلبد. پس 60 انتخاب مستتر دیگر کجاست؟

می خواهم مسئله فوق را با نگرشی دیگر مورد بررسی قرار بدهم. به تعدا حالتهای ممکن توجه کنید:

1

2

3

4

5

زمانیکه شما گزینه منتخب خود را تشکیل داده اید و 3 عنصر ( در بلوک خاکستری) از 5 عنصر را بکار گرفته اید, نحوه چیدمان دو عنصر دیگر برای شما زیاد اهمیتی ندارد. زیرا انتخاب نشده اند و نحوه قرار گیری آنها در بلوکهای مجازی ( بلوکهای سفید) مهم نیستند. اما واقعیت این است که اگر فقط بر اساس منطق صفر و یک آن را تحلیل نکنیم , برای هر انتخاب در این مثال دو حالت تبهگن داریم که از نظر تامین مطلوبیت دارای ارزش یکسانی هستند. همچون چیدمان فرضی زیر :

s

o

f

d

a

o

s

f

d

a

اما اگر در یک مسئله تصمیم سازی و بر اساس منطق فازی این دو حالت تبهگن را تحلیل کنیم , شاید به پتانسیلهایی بر خورد کنیم که جدول استراتژیک را دستخوش دگرگونی نمایند یا برای تامین مطلوبیت هزینه های متفاوتی را ایجاد کنند , شاید سرمایه گذاریی پنهان , یا امتیازی ویژه بوده و یا تمامی این حالات تبهگن تکرار های میسری از یک انتخاب در دوره های مختلف زمانی باشند . تنها چیزی که مهم است این که نگرش اول فقط به یک جواب می رسد , در حالیکه نگرش دوم تامین کننده حالات بسیار متنوع تبهگنی است که ویژگیهای متفاوت و خاصی از خود بروز می دهند و هر یک آبستن فرصتها و تهدیدهای محیط بیرونی بوده و با تحقق یک هدف استراتژیک به خط پایان نمی رسند.

نظر شما؟